اعلامیه به مناسبت نوروز 1386

هو
۱۲۱
یامحول الحول و الاحوال حول حالنا الی احسن الحال


عید نوروز باستانی که یادگار زرتشت پیامبر علیه السلام و میراث جاودان ملت شریف ایران است و با آمدن فصل بهار تولد و دوباره طبیعت با تمام خرمی و سرسبزی و زیبایی آغاز می گردد و تمام ملل شرقی مخصوصا ایرانیان به استقبال آن می روند و سعی دارند هر چه با شکوه تر آن را برگزار نمایند در حقیقت آن را سمبل آشکار احیای عدالت اجتماعی می دانند و این بهار طبیعت ، بهار عشق به فطرت انسانی و حقیقت می باشد و ریشه در سنن باستانی این مرز و بوم دارد به همین جهت در طول تاریخ ، قدرت های خارجی یا بیگانگان که به این سرزمین مقدس هجوم آوردند ، هر چه تلاش کردند که این آداب و رسوم ملی و مذهبی را از بین ببرند و فرهنگ و تمدن خود را بر مردم ایران تحمیل نمایند ، در برابر نیروی قدرتمند و مقاومت ملت شجاع و سربلند ایران ناتوان شدند بلکه خود مجذوب آن گشته و آن را پذیرفتند و در حقیقت نوروز و آداب و رسوم این عید فرخنده ، نماد استقامت و پایداری فرهنگی در برابر سلطه سیاسی بیگانگان و اقوام ضد ایرانی است و این پیام را به همراه دارد که ما باید از اصالت و هویت و استقلال ملی خود که صلح و دوستی و همبستگی و شادی می باشد ، پیوسته حمایت و دفاع نمائیم .
خوشبختانه دین مقدس اسلام و پیامبر عظیم الشان آن و ائمه هدی علیهم السلام نیز آنچه جزو عرف و آداب هر قوم و ملتی بود و با تعالیم الهی و فطرت انسانی منافات نداشت نه تنها نهی نفرمودند ، بلکه تائید نمودند همانطور که حضرت امام جعفر صادق علیه السلام طبق آنچه در روایات و کتب ادعیه آمده است برای نوروز و هنگام تحویل سال ، دستور غسل و پوشیدن لباس نو و حتی روزه و نماز مخصوص و دعای تحویل سال دستور فرموده اند . بدین ترتیب عید نوروز هم سنت دیرینه ملی و هم عید مذهبی می باشد مخصوصا که طبق بعضی روایات و تواریخ ، نظر محققین آن است که واقعه مهم غدیر خم که افتخار شیعیان و سند تاریخ تشیع است از جهت تاریخ شمسی مقارن با عید نوروز ایرانیان بوده است . بنابر این وقتی دین و عرف اجازه نمی دهد که بیگانه و دشمن ، سنت های مستحکم را از بین ببرند ، مسلما تصوف و عرفان که ریشه در فطرت الهی انسان داشته و از جان و روح بشر سرچشمه گرفته و مخصوصا روح شریعت اسلام و باطن کتاب قرآن مجید است از کید دشمنان محفوظ می ماند .
تصوف چنان با ذوق ملت شریف ایران آمیخته است که آثار ارزنده ادبیات منظوم و منثور ایرانی بدون ذوق عرفانی و چاشنی تصوف اسلامی ، جیفه ای بی روح و طعامی ناسازگار می باشد و تصوف و عرفان را که مفاخر بزرگ ملی مانند : مولوی ، حافظ و سعدی و جامی و عطار و سنائی را تقدیم بشریت نموده و آثار آنان از بهترین و ارزشمندترین میراث فرهنگ ایران و اسلام است را نمی توان محو نموده و از صفحه جان شیفتگان مکتب عشق به معنویت براندازند . بنابراین به مصداق آیه شریفه « ما عندكم ينفد و ما عند الله باق » (۱) آنچه رنگ و ریشه الهی دارد پیوند با ابدیت داشته و فنا پذیر نیست و در ادامه آیه خداوند به آنها که در برابر تلاش بی نتیجه کسانی که می خواهند با پف خود نور خورشید حقیقت را خاموش نمایند ، بر استقامت و ایمان و صبر و پایداری خود می افزایند می فرماید : « و لنجزین الذین صبروا اجرهم باحسن ما کانوا یعملون » ، و حوادث و وقایع تاریخی نشان داده است که بر خلاف آنچه در ظاهر به نظر می آید ، عداوت معاندین با حق یکی از عوامل ترویج حقیقت و اثبات مظلومیت پیروان آن و موجب برافتادن باطل می گردد که فرموده اند :


بس تجربه کردیم در این دیر مکافات
با آل علی هر که درافتاد ، بر افتاد


برای تقویت مبانی راه فقر و عرفان که همان تشیع حقیقی است و اجابت دعوت « من انصاری الی الله » که خداوند پاداش آن را در آیه : « ان تنصروا الله ینصرکم و یثبت اقدامکم » وعده داده است . در طلیعه سال جدید نکاتی را که ممکن است تکراری هم باشد برای فقرا یادآوری می نمایم و از تمام فقرا تقاضا می کنم که خود را به رعایت آنها ملزم نمایند و این پیام را هر از چند گاهی مرور نموده و در مجالس فقری داخل و خارج از ایران بخوانند و همگان مواد آن را خلاصه ای از تعهدات ایمانی و تعالیم مکتب درویشی بدانند :

۱. شریعت و طریقت یک حقیقت و دو روی یک سكه الهی و از یکدیگر تفکیک ندارند ، فقرا موظفند هم احکام شریعت مقدس را رعایت و هم آداب فقر و طریقت را که روح آن اعمال است مقید باشند ، تقلید در اصول دین جایز نبوده بلکه لازم است در این مورد تحقیق بر اساس تفكر و تعقل صورت گیرد .

۲. شرکت در مجالس فقری که معنا مجوز آن را رسول خدا و ائمه طاهرین علیهم السلام صادر فرموده و مجلس ذکر خدا و فرا گرفتن آداب مذهبی و تهذیب اخلاق و دیدار مومنین و تزکیه نفس و تخلیه از کدورات نفسانی و اغراض دنیوی می باشد مخصوصا در این زمان از اهم وظایف فقرا و موجب تالیف قلوب و تضعیف عناد معاندین است .

۳. بیداری سحر ، دوام طهارت ، قرائت قرآن و تفكر و تدبر در آیات شریفه آن و اجرای تعالیم این کتاب آسمانی و مناجات با خدا و استمداد از باطن اولیای خدا و تمسک به دو یادگار پیغمبر اکرم (ص) یعنی قرآن و عترت موجب نورانیت و صفای قلب و جلب نعمت ها و نزول برکات و دفع آفات و ریزش رحمت الهی است ، فقرا خود را از این وسائل تقرب به حق محروم ننمایند : « و لو ان اهل القری آمنوا و اتقوا لفتحنا علیهم برکات من السماء و الارض » (۲) .

۴. همه حتی جاهلان و معاندان از مکتب فقر و از یک یک فقرا انتظار محبت و گذشت و ایثار را دارند و این خود یکی از دلایل حقانیت فقر و درویشی است پس به حکم آیه شریفه « و لیعفوا و لیصفحوا الا تحبون ان یغفر الله لکم و الله غفور رحیم » (۳) ، چون همه ما از محبوب انتظار عفو و گذشت از گناهان و خطاهای خود را داریم باید بر محبت و وفاداری و مهربانی و گذشت نسبت به یکدیگر بیافزایم در آغاز سال جدید انتظار این است چنانچه کدورتی هم بوده با مصافحه با یکدیگر و گذشت قلبی تبدیل به صفا و صمیمیت گشته و « کانهم بنیان مرصوص » در راه رضای مولی که نصرت و تقویت دین است ، همگام باشیم و چنانچه بین دو فقیر کدورتی بود ، دیگران وظیفه دارند حتی الامکان در رفع آن اقدام نمایند که : « فاصلحوا بین اخویکم » (۴) .

۵. تحصیل علوم و بالا بردن سطح آگاهی علمی فقرا و مطالعه کتب مذهبی و عرفانی و تقویت مبانی فکری از عوامل مهم رفع شبهات و دفع تهاجمات فرهنگی علیه مکتب فقر و تحکیم عقاید خود فقرا می باشد زیرا یکی از ترفندهای دشمنان آن است که می خواهند مردم پیوسته در جهل بمانند هر چه پیشرفت های علمی و تکنیکی در جهان بیشتر شود ، حقانیت عرفان روشن تر می گردد .

۶. احترام و ادب نسبت به عموم پیشقدمان ایمانی مخصوصا مشایخ محترم سلسله و ماذونین بر همه فقرا لازم است البته آنان نیز نسبت به فقرا مخصوصا جوانان و مبتدیان در فقر با کمال محبت و رافت ، آداب فقری را آموزش دهند .

۷. از اینکه مشایخ و ماذونین سلسله نهایت محبت را نسبت به فقیر داشته و در انجام وظایف محوله کوشش می نمایند و وجهه امر را مورد توجه قرار می دهند ، سپاسگزار و دعاگو هستم و انتظار دارم نسبت به یکدیگر نیز بطور روزافزون لوازم این محبت و احترام را رعایت و در این امر الگوی فقرا باشند .

۸. تحکیم مبانی خانواده و محبت بین اعضای خانواده ، موجب خوشنودی خدا و اولیائش بوده و در تربیت فرزندان که آینده سازان جامعه هستند نقش موثری دارد زیرا مسئولیت فردا نیز بر عهده ماست .

۹. اگر چه از اولین اعلامیه این امر تذکر داده شده و رویه بزرگان سلسله همین بوده است و بر اهل فهم و بصیرت پوشیده نیست ولی مجددا تاکید می شود که امر طریقت و عرفان و مجالس فقری تابع هیچگونه سیاست و حزبی نبوده و به عبارت دیگر درویشی در سیاست دخالت نمی کند چون امری قلبی و روحی است اما افراد فقرا آزادند که با تفكر خود هر روش سیاسی را که در محدوده مکتب اسلام و با هدف خدمت به بندگان خدا باشد ، انتخاب نمایند ؛ این موضوع را نباید با انجام خدمات اجتماعی و فعالیت های قانونی که وظیفه عمومی است ، اشتباه نمود .

۱۰. زیارت خانه خدا و انجام مناسک حج برای افراد مستطیع ، واجب و توجه به اسرار عرفانی آن برای همگان مفید است و همه آرزو داریم که حتی اگر این توفیق قبلا هم به عنوان فریضه ، نصیب ما شده است ، مجددا عنایت گردد همچنین زیارت قبور ائمه اطهار و اولیای دین علیهم السلام از جمله زیارت قبور بزرگان سلسله ، مشوق سلوک است و زیارت مزار سلطانی بیدخت که مهبط انوار الهی و مدفن اجساد مطهری است که عمر خود را در راه هدایت و تربیت بندگان خدا صرف کرده اند و بسیاری از فقرا درک حضور بعضی از آنان را نموده اند ، موجب خوشنودی روح آن بزرگواران و کسب فیض است . در تشرف به مكه مکرمه و مدینه منوره و مشاهد متبرکه از طرف این فقیر نیز زیارت نموده و برای همه بندگان خدا دعا نمایند و در سفر به بیدخت و اقامت در آنجا به تمام نکاتی که در اعلامیه مربوط به زوار صادر شده است و در صحن مزار و اتاق های نصب گردیده ، توجه و آنها را اجرا نمایند و از فیض بیداری سحر ، هنگام مناجات و حضور در نماز جماعت غفلت ننمایند .

۱۱. روش معاندین عرفان و ولایت در طول تاریخ پرعظمت فقر و تشیع بر کسی پوشیده نیست اما وظیفه فقرا همان گل دادن در برابر سنگ است و آن را امتحان الهی دانستن و صبر و تحمل نمودن و بر مقاومت و تضرع به درگاه حق افزودن و توجه به ذکر دوام و فکر مدام داشتن و هر چه غیر مولی را از دل زدودن و بر نیکی ها افزودن و دعا برای هدایت آنان نمودن و انتظار گشایش داشتن است .

۱۲. انجام امور خیریه و کمک به بندگان خدا در هر زمینه ای از مصادیق خدمت و شفقت به خلق خداست که از تعهدات ایمانی و وظیفه تمام فقرا در هر زمانی است و نیاز به نام و عنوان خاصی ندارد . اخوان با همکاری یکدیگر و با محبت و اتحاد ، مجموعه خدمات خود را بطور هماهنگ و منظم انجام دهند چون تعدد عناوین ، خود از جلوه های پراکندگی و اختلاف خصوصا در اذهان عوام و دشمنان خواهد بود ، تاکیدی که در مورد نظم در صفوف نماز جماعت شده که بارها تذكر داده ام و باید رعایت شود نیز به همین منظور و خود در تالیف قلوب و اتحاد و همبستگی بسیار موثر است .

۱۳. رعایت قانون برای همه افراد جامعه ضروری است ، فقرا نیز مطیع قانون هستند و این روش ، خود بهترین پاسخ عملی به قانون شکنان و سعی در جهت قانونمند نمودن یک جامعه است .

۱۴. فقرا که افتخار دارند شیعیان دوازده امامی و منتظران ظهور فایض النور قائم آل محمد عجل الله فرجه الشریف هستند لازم است دوران انتظار که دوران تکلیف بزرگ و مسئولیت خطیر است را با توبه از گناهان و انجام اعمال نیک و حسن خلق و آنچه قلب مبارک آن امام همام را خوشنود می سازد ، گام برداشته و زمینه های ظهور آن حضرت را فراهم سازند . امید است که از ملازمین رکاب ظفر انتساب حضرتش قرار گیریم .

خوشبختانه روز اول فروردین امسال مقارن با روز اول ربیع الاول و ماه ولادت پیامبر اکرم (ص) و امام صادق علیه السلام گردیده است آن را به فال نیک گرفته و نوید سعادت و خوشبختی و مهر و مودت و رحمت و عنایت و موفقیت به همراه دارد از این جهت به همه مسلمانان و ایرانیان و فقرا تبریک و تهنیت عرض نموده و سلامتی و توفیق همه را از درگاه خداوند مسئلت می نمایم و « نصر من الله و فتح قریب » را آرزو دارم .

التماس دعا : فقیر حاج دکتر نورعلی تابنده مجذوبعلیشاه
اول فروردین ۱۳۸۶ شمسی

پاورقی :
۱. سوره نحل ، آیه ۹۶
۲. سوره اعراف ، آیه ۹۶
۳. سوره نور ، آیه ۲۲
۴. سوره حجرات ، آیه ۱۰

ابیات مثنوی که قبل از قرائت پیام نوروز ۱۳۸۶ حاج دکتر نورعلی تابنده مجذوبعلیشاه خوانده شد


در حدیث « اغتنموا برد الربیع فانه یعمل بابدانکم کما یعمل باشجارکم واجتنبوا برد الخریف فانه یعمل بابدانکم کما یعمل باشجارکم »


گفت پیغمبر ز سرمای بهار
تن مپوشانید یاران زینهار

زآن که با جان شما آن می کند
کان بهاران با درختان می کند

بس غنیمت باشد آن سرمای او
در جهان بر عارفان وقت جو

در بهاران جامه از تن برکنید
تن برهنه جانب گلشن روید

لیک بگریزید از بر و خزان
کان کند کان کرد با باغ ورزان

راویان این را به ظاهر برده اند
هم بر آن صورت قناعت کرده اند

بی خبر بودند از سر آن گروه
کوه را دیده ندیده کان بکوه

آن خزان نزد خدا نفس و هواست
عقل و جان همچون بهار است و تقا ست

گر تو را عقلی ست جزوی در نهان
کامل العقلی بجو اندر جهان

جزو تو از کل او کلی شود
عقل کل بر نفس چون غلی شود

پس به تاویل این بود کانفاس پاک
چون بهار است و حیات برگ و تاک

از حدیث اولیا نرم و درشت
تن مپوشان زآنکه دینت راست پشت

گرم گوید سرد گوید خوش بگیر
تا ز گرم و سرد بجهی وز سعیر

گرم و سردش نو بهار زندگی است
مایه صدق و یقین و بندگی است

زان که زان بستان جان ها زنده است
زآن جواهر بحر دل آکنده است

بر دل عاقل هزاران غم بود
گر ز باغ دل خلالی کم شود